«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقرآن لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا» (إسراء: 88)
ترجمه: «(ای پیامبر) بگو اگر همه انس و جن جمع شوند نمیتوانند قرآنی مانند این پدید آورند حتی اگر در انجام این کار یکدیگر را کمک و مساعدت نمایند.»
اکثر مردم میدانند که وجود پیغمبران بزرگ بوسیله معجزات و پدیدههای ماوراء طبیعت تأیید شدهاند یعنی با انجام کارهایی خارق العاده نشان دادهاند که از طرف خداوند فرستاده شدهاند و آورنده پیام الهی میباشند. بطور مثال از جمله معجزات حضرت موسی (ع) این بود که عصای خود را به مار تبدیل میکرد. حضرت عیسی (ع) بیماران جزامی را شفا میداد، کورها را بینا میکرد، از گل پرنده میساخت و به اذن خداوندآن را زنده مینمود و اما باتوجه به اینکه حضرت محمد (ص) آخرین پیغمبر خدا بود و پس از ایشان هیچ پیغمبری برگزیده نخواهد شد تا برای ملتها معجزاتی از طرف خداوند بیاورد پس منطقی و ضروری است که معجزهی آخرین پیامبر خدا معجزهای دائمی، همیشگی و علمی باشد که تمام نسلهای بعد از او تا روز قیامت شاهدآن باشند.
قرآن کریم آخرین پیام الهی است که بر حضرت محمد (ص) نازل شده که در آیات 49-50 سورهی عنکبوت (ش 29) بیان میدارد که معجزهی حضرت محمد (ص) خود قرآن کریم است: «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَینَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا یجْحَدُ بِآیاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ».
با پیشرفت علم و تکنولوژی بسیاری از رموز آفرینش کشف گردیده که مردم متوجه شدهاند این کشفیات بیش از 1400 سال پیش، در قرآن ذکر شده است. بهطور مثال با کشف حرکت وضعی کرهی زمین، پیروان قرآن متوجه شدند که این موضوع قبلاً درآیهی 88 سورهی نمل آمده: «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِی تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ كُلَّ شَیءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ» و همچنین قرآن میفرماید: خورشید منبع نور و روشنایی است و ماه منعکس کنندهی نور خورشید است. آیهی 5 سورهی یونس«هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ یفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ» و16 سورهی نوح «وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا». و همچنین آیهی 33 سورهی انبیاء«وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِی فَلَكٍ یسْبَحُونَ» که کرویت و گردش کرات در فضا را ثابت میکند. آیهی «وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَینِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَینَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا» که اشاره به مخلوط نشدن آب دو دریای شور و شیرین را مینماید. و همچنین آیهی «غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ» در صدر اسلام که یک پیشبینی صد در صد درست از آب درآمد. همچنین پیشگویی خراب شدن سد مآرب و خروج مغول و مسافرت به فضا وعدهی قدرت و خلافت مسلمین در روی کرهی زمین و همچنین اشاره به غلافهای جنین در رحم مادر در آیهی 6 سورهی زمر«خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیةَ أَزْوَاجٍ یخْلُقُكُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ» و اثبات ژنتیکی از طرف زن و مرد با آیهی 2 سورهی انسان؛ «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا» و خلقت نر و ماده و آفرینش جهان.
در آیهی 47 ذاریات: «وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ» در مورد توسعهی عالم و اشاره به حرکت خورشید، ماه و زمین در سورهی یس و قانون زوجیت در آیهی «وَمِنْ كُلِّ شَیءٍ خَلَقْنَا زَوْجَینِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» و آیهی 7 سورهی شعراء«أَوَلَمْ یرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِیمٍ». تلقیع ابرها در آیهی 43 سورهی نور: «لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یؤَلِّفُ بَینَهُ ثُمَّ یجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَینَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِیهَا مِنْ بَرَدٍ فَیصِیبُ بِهِ مَنْ یشَاءُ وَیصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یشَاءُ یكَادُ سَنَا بَرْقِهِ یذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ» و موازنهی عناصر عالم در آیهی21 سورهی حجر و آیهی 8 سورهی رعد. همچنین اشاره به امواج داخلی و خارجی دریاها در آیهی 40 سورهی نور: «أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی یغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یدَهُ لَمْ یكَدْ یرَاهَا وَمَنْ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ» و مراحل رشد جنین در آیات 12-14 سورهی مؤمنون: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَكِینٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» و صدها پدیدهی اعجازآمیز دیگر. اما از همهی اینها گذشته، کشف عددی و سلسله توافقهای ریاضی میباشد که در کمتر 40 سال پیش، دکتر رشاد خلیفه بهوسیلهی رایانه از قرآن کریم، استخراج نمودهاند که در زیر به شرح آن میپردازیم.
قرآن و رایانه
مقاله قرآن و رایانه، نوشتهی «دكتر رشاد خلیفه» دانشمند مسلمان مصری دارای (PHD) در رشتهی مهندسی سیستمها و استاد دانشگاه آریزونای آمریكاست كه مدتی معاون سازمان توسعهی صنعتی ملل متحد بوده است. وی با كمك عدهای از مسلمانان متخصص و صرف وقت بسیار و با الهام از آیات 11 تا 31 سورهی مدثر كه عدد 19 را كلید رمز اعجازآمیز قرآن و آسمانی بودن آن معرفی میكند. تحقیقات گستردهای را در نظم ریاضی و كاربرد حروف و كلمات در قرآن شروع نموده و توانست رمز نظم ریاضی حیرتانگیز و اعجازآمیز حاكم بر حروف قرآنی را كشف نماید. دكتر رشاد خلیفه، نخستین بار، ترجمهی قرآن مجید از عربی به انگلیسی را در 12 جلد نگاشت. این ترجمهها توسط مؤسسهی «روح حق» واقع در شهرستان توسان ایالت آریزونای آمریكا به چاپ رسید.
مقالهی قرآن و رایانه در پایان جلد اول كتاب ترجمهی قرآن درج شده است.
متن مقاله:
در چهارده قرن اخیر نوشتههای بیشمار ادبی شامل كتاب، مقاله و گزارشات پژوهشی درباره كیفیت معجزهآسای قرآن به رشته تحریر در آمده است. در این نوشتهها فصاحت بیان، فضیلت ادبی، معجزات علمی، سبك و حتی جاذبه آهنگ تلاوت قرآن تشریح شده است. با وجود این، تحقیق در اعجاز قرآن بهعلت احساسات بشری، بیطرفانه صورت نگرفته و بسته به عقیده نویسنده، علیه آن قلمفرسایی شده است. چون مطالعات و پژوهشهای قبلی بوسیله بشر انجام شده، خواه ناخواه تمایلات و نظرات ضد و نقیض نویسندگان در آنها به چشم میخورد. این نوشتهها نتوانستهاند افراد غیرمسلمان را قانع كنند كه قرآن كتاب آسمانی است و دلایل نویسندگان در ایشان مؤثر نبوده است. معجزهای كه در این رساله پژوهشی ارائه میشود بر مبنای اصولی بی چون و چرا و خالی از شك و شبیه و غیرقابل تغییر، استوار است؛ بدین ترتیب كه فن رایانه با كشف سیستم اعدادی اعجازآمیز قرآن مدلل میدارد كه قرآن مجید بدون شك ساخته فكر بشر نمیتواند باشد. خواست خدای توانا بوده است كه این نظم پیچ در پیچ عددی قرآن مخفی نماند تا تایپ شود كه سرچشمه غیبی قرآن از جانب خداوند متعال است و نیز در عرض گذشت قرون بوسیله ذات او محافظت میشده و از گزند تغییر، افزایش یا كاهش در امان مانده است.
رمزهای اعجازآمیز قرآن منحصراً از این قرارند:
۱. اولین آیهی قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» دارای 19 حرف عربی است.
۲. قرآن مجید از 114 سوره تشكیل شده است و این عدد به 19 قابل تقسیم است. (6× 19).
۳. اولین سورهای كه نازل شده است سورهی علق (شماره96) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
۴. سورهی علق 19 آیه دارد.
۵. سورهی علق 285 حرف (15× 19) دارد.
۶. اولین بار كه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیهی اولی سورهی علق را آورد كه شامل 19 كلمه است.
۷. این 19 كلمه، 76 حرف (4× 19) دارد كه به تعداد حروف «بسم الله الرحمن الرحیم» است.
۸. دومین باری كه جبرئیل امین فرود آمد 9 آیهی اولی سورهی قلم (شماره 68) را آورده كه شامل 38 كلمه است. (2 × 19).
۹. سومین بار كه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیهی اولی سورهی مزمل (شماره 73) را آورد كه شامل 57 كلمه است. (3× 19).
۱۰. چهارمین بار كه جبرئیل فرود آمد 30 آیهی اولی سورهی مدثر (شماره 74) را آورد كه آخرین آیهی آن «بر آن دوزخ 19 فرشته موكلند» میباشد. (آیهی 30).
۱۱. پنجمین بار كه جبرئیل فرود آمد اولین سورهی كامل «فاتحه الكتاب» را آورد كه با اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (19 حرف) اغاز میشود. این بیانیه 19 حرفی بلافاصله بعد از نزول آیهی «برآن دوزخ 19 فرشته موكلند» نازل شد. این مراتب گواهی ارتباط عاری از شبهه آیهی 30 سورهی مدثر (عدد 19) و اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (عدد 19) با سیستم اعدادی اعجاز آمیز است كه بر عدد 19 بنا نهاده شده است.
۱۲. آفرینندهی عظیمالشأن با آیهی 31 سورهی مدثر به ما یاد میدهد كه چرا عدد 19 را انتخاب كرده است. پنج دلیل زیر را بیان میفرماید:
الف) بیایمانان را آشفته سازد.
ب) به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد كه قرآن آسمانی است.
ج) ایمان مؤمنان را تقویت نماید.
د) تا هرگونه اثر شك و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهودیت و مسیحیت بزداید.
ه) تا منافقان و كفار را كه سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند، رسوا سازد.
۱۳. آفریننده، بما میآموزد كه این نظم اعدادی قرآن تذكری به تمام جهانیان است (آیهی 31 سورهی مدثر) و یكی از معجزات عظیم قرآن است. (آیهی 35).
۱۴. هر كلمه از جملهی آغازین قرآن، «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمام قرآن بنحوی تكرار شده كه به عدد 19 قابل تقسیم است، بدین ترتیب كه كلمه اسم» 19 بار كلمه «الله» 2698بار (142×19) ، كلمه «الرحمن» 57 بار (3×19) و كلمه «الرحیم» 114بار (6×19) دیده میشود.
۱۵. قرآن 114سوره دارد كه هر كدام از سورهها با آیهی افتتاحیه «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشود بجز سورهی توبه (شماره 9) كه بدون آیهی معموله افتتاحیه است، لذا آیهی «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای سورهها 113 بار تكرار شده است. چون این رقم به 19 قابل تقسیم نیست وسیستم اعدادی قرآن آسمانی ساخته پروردگار باید كامل باشد یكصد و چهاردهمین آیهی «بسم الله» را در سورهی نمل كه دو «بسم الله» دارد (سورهی27) (آیهی افتتاحیه وآیهی 30) مییابیم بنابراین قرآن مجید 114 «بسم الله» دارد.
۱۶. همانطور كه در بالا اشاره شد سورهی توبه فاقد آیهی افتتاحیه «بسم الله» است. هر گاه از سورهی توبه شروع كرده آنرا سوره را شماره یك وسورهی یونس را سورهی شماره دو فرض نموده وبه همین ترتیب جلو برویم، ملاحظه میشود كه سورهی نمل، نوزدهمین سوره است (سورهی 27) كه «بسم الله» تكمیلی را دارد. از این نظم نتیجه میگیریم كه قرآنی كه اكنون در دست ماست با قرآن زمان پیامبر از لحاظ ترتیب سورهها یكی است.
۱۷. تعداد كلمات موجود بین دو آیهی «بسم الله» سورهی نمل 342 (18×19) میباشد.
۱۸. قرآن مجید شامل اعداد بیشماری است. مثلاً: ما موسی را برای چهل شب احضار كردیم، ما هفت آسمان را آفریدیم. شمار این اعداد در تمام قرآن 285 (15×19) میباشد.
۱۹. اگر 285 اعداد فوق را با هم جمع كنیم، حاصل جمع 174591 (9189×19) خواهد بود.
۲۰. حتی اگر اعداد تكراری را از عدد فوق حذف نماییم حاصلجمع 162146 (8534×19) خواهد بود.
۲۱. یك كیفیت مخصوص به قرآن مجید این است كه29 سوره با حروف رمزی شروع میشود كه معنی ظاهری ندارند، این علامات در هیچ كتاب دیگری و در هیچ جایی دیده نمیشوند. این حروف در ابتدای سورههای قرآن بخش مهمی از طرح اعدادی اعجاز آمیز میباشد كه بر عدد 19 بنا شده است. اولین نشانه این ارتباط اینست كه29 سوره از قرآن با این علامات شروع میشود. تعداد حروف الفبا دراین رموز14وتعداد خود رمزها نیز14میباشد. هرگاه تعدادسورهها (29) وحروف الفبا (14) را با تعداد رمزها (14) جمع كنیم، حاصل جمع 57 (3×19) خواهد بود.
۲۲. خداوند توانا بما یاد میدهدكه در هشت سوره وسورههای شماره (10، 12، 13، 15، 26، 27، 28، 31) دو آیهی اول كه با این رموز آغاز میشوند حاوی وحامل معجزه قرآن هستند، باید توجه داشت كه قرآن كلمه «آیه» را بمعنی معجزه بكار برده است. باید كلمه آیه دارای معانی متعددی باشد كه یكی از آنها معجزه است ونیز باید دانست كه خود كلمه معجزه در هیچ جای قرآن بكار برده نشده است. بدین جهت قرآن مناسب تفسیر نسلهای گوناگون بشریت است مثلاً نسلهای قبلی (پیش از كشف اهمیت حروف رمزی قرآن) كلمه آیه رادر این هشت سوره، آیه نیم بیتی میپنداشتند، ولی نسلهای بعدی كه از اهمیت این رموز باخبر شدند آیه را به معنی معجزه تفسیر كردهاند. بكار بردن كلمات چند معنایی و مناسب برای همه نسلهای بشر در زمانهای گوناگون خود یكی از معجزات قرآن است.
۲۳. سورهی قاف كه با حرف ق شروع میشود (شماره 50) شامل 57 حروف ق (3×19) است.
۲۴. سورهی دیگری در قرآن» حروف ق را در علامت رمزی خود دارد (سورهی شورا شماره 42) كه اگر حروف ق را در این سوره شمارش نمائید، ملاحظه خواهید كرد كه حرف ق 57 (3 × 19) بار تكرار شده است.
۲۵. بدین ترتیب در مییابید كه دو سورهی قرآنی فوق الذكر (شماره 50 و 42) به اندازه همدیگر (57، 57) شامل حرف ق هستند كه مجموع آن دو با تعداد سورههای قرآن (114) برابر است. چون سورهی ق بدین نحو آغاز میشود: «ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» تصور حرف ق به معنی قرآن مجید مینماید و 114 ق مذكور گواه 114 سورههای قرآن است. این احتساب اعداد آشكار و گویا، مدلل میدارد كه 114 سورهی قرآن، تمام قرآن را تشكیل میدهند و چیزی جز قرآن نیستند.
۲۶. آمار رایانه نشان میدهد كه فقط این دو سوره كه با حرف ق آغاز میشود، دارای تعداد معینی ق (57 مورد) هستند، گوئی خداوند توانا میخواهد با اشاره و كنایه بفرماید كه خودش تنها از تعداد حروف الفبا در سورههای قرآن با خبر است.
۲۷. یك نمونه در آیهی 13 از سورهی «ق» مدلل میدارد كه هر كلمه و در حقیقت هر حروف در قرآن مجید به دستور الهی و طبق یك سیستم اعدادی بخصوصی كه بیرون از قدرت بشر است گنجانیده شده است این آیه میفرماید: «وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ» در تمام قرآن مردمی كه لوط را نپذیرفتند، قوم نامیده میشوند وهرجا سخن از لوط به میان آمده حتما قوم لوط نوشته شده است. خواننده بلافاصله متوجه میشود كه اگر بجای «اخوان» در سورهی ق كلمه «قوم» بكار برده میشد چه اتفاقی میافتاد. در این صورت ذكر كلمه قوم بجای اخوان، حرف «ق» در این سوره 58 بار تكرار میشد و عدد 58 بر 19 قابل تقسیم نیست و لذا با تعداد 57 «ق» سورهی شورا نیز مطابقت نمیكرد و جمع آن دو با تعداد سورههای قرآن برابرنمیشد، بدین معنی كه با جایگزین كردن یك كلمه بجای دیگری نظم قرآن از بین میرود.
۲۸. تنها سورهای كه با حرف «ن» آغاز میشود، سورهی قلم است (شماره 6) این سوره 133 «ن» دارد كه به 19 قابل تقسیم است (7×19).
۲۹. سه سورهی اعراف (شماره 7) مریم (شماره 19) و ص (شماره 38) كه با حروف «ص» شروع میشوند، جمعاً 152 حرف «ص» دارند (8×19).
۳۰. در سورهی طه (شماره 20) جمع تعداد حروف «ط» و «هـ» 342 میباشد (18 × 19).
۳۱. در سورهی «یس» تعداد حروف «ی» و «س» 285 میباشد (15×19).
۳۲. در هفت سوره 40 تا 46 كه با رمز «حم» شروع میشوند تكرار حروف 2166 میباشد (114×19) بنابراین تمام حروف اختصاری كه در ابتدای سورههای قرآن قرار دارند بدون استثناء در روش اعدادی اعجاز آمیز قرآن شركت دارند. باید توجه داشت كه این روش اعدادی قرآن، در مواردی ساده و در خور فهم اشخاص معمولی است، اما در موارد دیگر بسیار مشكل و پیچیده بوده و برای درك آنها اشخاص تحصیل كرده باید از ماشینهای الكترونیكی كمك بگیرند.
۳۳. در سورههای شماره 2و3و7و13و19و30 و 31 و32 كه با رمز «الم» شروع میشوند تعداد حروف الف، لام، میم جمعاً 26676 مورد و قابل تقسیم به 19 میباشند (1404×19).
۳۴. در سورههای 20و26و27و28و36و42 كه با رمز «طس» یا یكی از دو حرف مزبور (ط، س) آغاز میشوند تعداد دو حرف «ط» و «س» 494 مورد میباشد (26×19).
۳۵. در سورههای 10و11و12و14و15 كه با رمز«الر»آغاز میشوند. تعداد الف، لام، راء به اضافه تعداد (راء) تنها در سورهی سیزدهم 9709 مورد است كه این عدد قابل تقسیم بر عدد 19 میباشد (511×19).
۳۶. در سورههایی كه با رمز یكی از حروف «ط» «س» و «م» آغاز میشوند، تعداد حروف طاء و سین و میم 1444 مورد میباشد (76×19).
۳۷. در سورهی رعد (شماره 13) كه با حرف رمزی «المرا» آغاز میشود، تعداد حروف (الف، لام، میم، را) 1501 مورد میباشد (79×19).
۳۸. در سورهی اعراف (شماره 7) كه با حروف رمزی «المص» شروع میگردد تعداد وقوع «الف» «لام»، «میم» «ص»جمعاً 5358 بار آمده است (282×19).
۳۹. در سورهی مریم (شماره 19) كه با حروف «كهیعص» شروع میشود، تعداد حروف (كاف، ها، یا، عین، صاد) 798 مورد میباشد (42×19).
۴۰. در سورهی شورا (شماره 42) كه با حروف «حم عسق» شروع میشود، تعداد حروف (حا، میم، عین، سین، قاف) 570 مورد میباشد (30×19).
۴۱. در 13 سورهای كه حرف «الف» در لغت رمزی آنهاست (سورههای شماره 2، 3، 7، 10، 11، 12، 13، 14، 29، 30، 31، 32 و 15) جمع الفهای موجود 17499 مورد میباشد (921×19).
۴۲. در سیزده سورهی فوق الذكر جمع حروف «لام» 11780 مورد میباشد (620×19).
۴۳. در هفده سورهای كه حروف «میم» در لغت رمزی آنها ست (سورههای شماره 2، 3، 7، 13، 32، 26، 28، 29، 31، 30، 40، 41، 42، 43، 44، 45، 46) جمع حروف «میم» 8683 مورد میباشد (457×19). درتاریخ، كتابی سراغ نداریم كه مانند قرآن طبق یك سیستم عددی تنظیم شده باشد بر این حقیقت علاوه بر 43 بند پیشین، موارد زیر نیز گواه صادقی است:
الف: كلمه «الله» 2698 مرتبه در قرآن تكرار شده كه مضربی از عدد 19 است (142 × 19) و تعداد حروف «بسم الله الرحمن الرحیم» نیز 19 مورد میباشد. مسئله جالب اینكه در سورهی اخلاص بعد از «قل هو الله احد» جمله «الله الصمد» آمده در صورتی كه اگر «هو الصمد» میآمد، جمله صحیح بود. از نظر دستور زبانی باید «هو» میآمد اما با این حال «الله» آمده است، چراکه اگر بجای «الله» «هو» میآمد، سیستم ریاضی قرآن بهم میریخت و این مسئله شباهت زیادی دارد به همان «اخوان» و «قوم» در سورهی «ق».
ب: مورد جالب دیگر در سورهی مریم حروف مقطعه كهیعص میباشد كه بصورت حروف آغازین آمده است، این حروف در سورهی مریم، بصورت جداگانه، با این تعداد بكار رفتهاند: حرف «ك» 137 مرتبه، حرف «ه» 168 مرتبه، حرف «ی» 345 مرتبه، حرف «ع» 122 مرتبه، حرف ص26 مرتبه. جمع این ارقام به این صورت است: 345+ 168+137+122+26= 798 كه مضروب عدد 19 میباشد (42×19) یعنی مجموع تكرار حروف پنجگانه (ك، ه، ی، ع، ص، ) سورهی مریم (سورهی شماره 19) علاوه بر آنكه برعدد 19 (تعداد حروف «بسم الله الرحمن الرحیم») قابل تقسیم است، بر عدد 14 (كه تعداد حروف مقطعه است) نیز قابل تقسیم میباشد (798=57×14).
پ: در قرآن بعضی از كلمات با كلمههای دیگر كه از نظر معنی با همدیگر تناسب دارند یكسان به كار رفتهاند. مثلاً:
۱. كلمه «حیوة» 145 بار با مشتقات آن در قرآن بكار رفته است و به همان تعداد (145 بار) كلمه «موت یا مرگ» با مشتقاتش بكار رفته است.
۲. كلمه «دنیا» 115 بار و كلمه «آخرت» هم 115 بار بكار رفته است.
۳. كلمه «ملائكة» 88 بار در قرآن آمده است و كلمه «شیاطین» نیز به همان تعداد 88 بار بكار رفته است.
۴. «حر» یعنی گرما 4 بار و كلمه «برد» یعنی سرما نیز 4 بار بكار آمده است.
۵. كلمه «مصائب» 75 بار و كلمه «شكر» نیز 75 بار
۶. كلمه زكات 32 بار و كلمه «بركات» نیز 32 بار.
۷. كلمه «عقل» ومشتقات آن 49 بار و كلمه «نور» نیز با مشتقاتش 49 بار.
۸. كلمه «یوم» به معنی روز 365 بار و «شهر» به معنی ماه12 بار در قرآن بكار رفتهاند که دقیقا روزهای سال و ماههای سال را گویا میباشد.
۹. كلمه «رجل» به معنی مرد 24 بار و كلمه «امرأة» به معنی زن نیز 24 بار در قرآن بكار رفتهاند.
۱۰. لفظ کافرین 154 بارآمده و نار به معنای آتش نیز154 بارآمده.
۱۱. لفظ الصلوة به معنی نماز67 و لفظ نجات نیز 67 بار آمده.
۱۲. لفظ صوم به معنی روزه14 بار و صبر نیز14 بارآمده است.
۱۳. عمل 108 بار در قرآن آمده که اجر نیز به همین تعداد آمده است. آیا این همه پدیده و نظم و هماهنگیها ممکن است تصادفی باشد؟ آیا انسانی ناخوانده میتواند ازخود چنین کلامی بیاورد و هیچ یک از این شاهکارها را هم به رخ کسی نکشد. همه اینها محال است و باید قبول کرد و ایمان آورد که قرآن کلام خدایی و قانون آسمانی است وپیروی از آن، مایهی رستگاری و خوشبختی انسانها میباشد.
نتیجه:
۱- یك مؤلف هر قدر هم كه توانا باشد هرگز نمیتواند در ذهن خود حروف و اعدادی به اندازه معین بگیرد سپس از آنها مقالات و یا كتابی بنویسد كه همچون قرآن حتی شمارهها و حروف و كلمات آن نیز به اندازه و شمرده شده در آید مثلاً حروف مقطعه «الم» به ترتیب «الف» بعد «لام» و سپس «میم» از دیگر حروف در سورههای مربوطه بیشتر باشد. از طرف دیگر تعداد حروف مقطعه 14 حرف باشد یعنی درست نصف تعداد حروف الفبای عربی. اگر مشاهده كردیم انسانی در مدت 23 سال با آن همه گرفتاری؛ سخنانی آورد كه نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممكن بود؛ بلكه از نسبت ریاضی و عددی حروف چنان دقیق و حساب شده بود كه نسبت هر یك از حروف الفبا در هریك از سخنان او یك نسبت دقیق ریاضی دارد. آیا نمیفهمیم كه كلام او از علم بی پایان پروردگار سرچشمه گرفته است؟
۲- رسم الخط اصلی قرآن را حفظ كنیم. تمام محاسبات فوق در صورتی صحیح خواهد بود كه به رسم الخط اصلی و قدیمی قرآن دست نزنیم مثلاً اسحق و زكوه و صلوه را به همین صورت بنویسیم نه بصورت اسحاق و زكات و صلاه. درغیراینصورت محاسبات ما بهم خواهد ریخت.
۳- عدم تحریف قرآن. در قرآن مجید حتی كلمه وحرفی كم وزیادنشده والا بطورمسلم محاسبات كنونی روی قرآن فعلی صحیح ازآب درنمیآمدوكلمات وحروف حساب شده نظام كنونی حروف قرآن رابكلی به هم میریخت. پس این نشانه دیگری برعدم كوچكترین تحریف درقرآن مجیداست. حال فرموده پیامبر اسلام را یادآوری میكنم كه فرمود: عجائب و شگفتیهای قرآن پایانناپذیراست و قرآن ظاهرش خوشایند و باطنش عمیق است. عجائبش را نمیتوان شمرد و غرائبش هرگز كهنه نشود. مؤمن هرگاه قرآن بخواند بوی عطرمانندی از دهانش خارج شود. امیدوارم خوانندگان گرامی در انجام وظیفه دینی، كسب ثواب اخروی و خشنودی پروردگار، تاجایی كه میتوانند این معجزه را نشر و گسترش دهندتا اعجاز قرآن بیش از پیش روشن گشته و این كتاب شریف و گرانقدر از مظلومیت خارج و قانون زندگی واقعی گردد.
نظرات
مسیح
14 اردیبهشت 1391 - 12:15ای کاش ...
عبدالله از مریوان
14 اردیبهشت 1391 - 02:21جزاکم الله خیرا